آخرین کتابی که در سال ۹۴ مطالعه کردم کتاب"فرار از اردوگاه 14" بود. شاید باور اینکه در عصر حاضر کشوری وجود داره که مردمش تو همچین وضع فلاکت باری زندگی می کنند خیلی سخت باشه و اینکه یه آدم بدونه اینکه گناهی داشته باشه و فقط به صرف اینکه در یک اردوگاه بدنیا میاد تو وضع بدی تربیت بشه و زندگی کنه.

کتاب رو که می خونی کلا شوکه میشی و من حرف زیادی در بارش ندارم بزنم ولی در طول خوندن کتاب می تونستم با یه جاهاییش همزادپنداری کنم، نداشتن آزادی تو هر سطحی خیلی دردناکه ولی بعد خوندن این کتاب بیشتر بهم ثابت شد که ضرب المثل آب که از سر گذشت چه یک وجب چه چند وجب خیلی مزخرفه و حتی نداشتن آزادی هم سطح داره.