During learn and experience

۲۴ مطلب با موضوع «دل نوشته» ثبت شده است

چرا رای میدهم !!!

من با سیاست های جمهوری اسلامی مخالفم و دوست دارم کشورم، کشوری آزاد باشه و حکومت مردم بر مردم توش جریان داشته باشه نه حکومت یه قشر خاصی از مردم بر مردم. من ایران رو دوست دارم و ریشه من خانواده من و همه چیز من اینجا شکل گرفته و دوست دارم همیشه کشورم عالی باشه.

با اینکه هیچ کدوم از کاندیداها حتی ۲۰ درصد خصوصیاتی که من میخام رو ندارن پس چرا میخام رای بدم. از نظر من رای دادنم چند تا سود داره.

من وقتی به یک خط فکری که حداقل چند درصد، هر چند کم، مثل من مخالف سیاست های نظام هستند رای میدم، باعث میشه نظام بفهمه که دیگه مثل قبل اکثریت مردم موافقش نیستن و درصد آدم های ناراضی خیلی بیشتر شده. حتما میگین نظام وقتی این تعداد رای مخالف رو ببینه براحتی تقلب میکنه یا حاشا میکنه. بفرض اینکه تقلب هم بکنه، تا چند دوره می تونه تقلب بکنه و هزینه بده. اگر هم تقلب بشه همین که بفهمن ما ناراضی هستیم و تعدادمون هم زیاده سران نظام رو به فکر میبره. اگرم تقلب نشه و تعداد طرفداران کاندید همفکر نظام بیشتر باشه و رای بیاره، که من میشم تابع اکثریت و به تلاش ادامه میدم.

اما اگر با رای ما کاندید معترض و تا حدودی هم فکر روی کار بیاد حداقلش اینه که پسرفت ایران عزیز کمتر میشه شاید هم وضع رو به بهبود بره.

ترس از حضور ما برای رای دادن انقدر قدرتمنده که حتی کاندیداهای هم فکر نظام رو وادار میکنه برای جلب نظر ما قبول کنن و بگن که فساد وجود داره، دزدی وجود داره و ...

ولی با رای ندادن میگیم ما نیستیم حق با شماست، شما بیشترین و ...

 

رای من به نظام مشروعیت نمیده بلکه با رای خودم داد میزنم که من هستم و اعتراض دارم.

۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۸:۵۱ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید زرین فام

یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت

گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم

یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس

گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی

جانا روا نباشد خونریز را حمایت

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود

از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت

از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود

زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت

ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم

یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت

این راه را نهایت صورت کجا توان بست

کش صد هزار منزل بیش است در بدایت

هر چند بردی آبم روی از درت نتابم

جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت

عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ

قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت


حافظ

۱۶ آذر ۹۵ ، ۲۰:۴۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید زرین فام

سال ها پس از سال ها می گذرد

هر سال که از عمرم می گذره فقط این حس منو شاداب نگه می داره که کلی تجربه خوب و بد در سالی که گذشته بدست آوردم. سال پر ماجرایی رو پشت سر گذاشتم ولی حسی که الان دارم مملو از آرامشه هم بخاطر تصمیم هایی که گرفتم هم بخاطر آدم هایی که کنارم هستم.

جدیدا اینجا کم می نویسم و بیشتر توییت می کنم!!! اگه چند سال پیش ازم می پرسیدن که حست نسبت به توییتر چیه، اصلا یه روزی فکر نمی کردم مثل امروز بشم و بیشتر نوشته هامو از طریق توییتر منتشر کنم اونم با محدودیت ۱۴۰ کاراکتریش که قشنگ باهاش کنار اومدم ولی وبلاگ نویسی همیشه لذت خودشو داره. شاید درگیری های جواب یاب و برنامه هایی که برای توسعش دارم هم خیلی تاثیر داشته.

بهترین نتایج سال گذشته زندگیم داشتن صبر و همیشه و در هر حالتی مهربون بودنه، این دو تا اصل که من توشون  زیاد خوب نیستم سال گذشته زندگی منو متحول کرده و قطعا در ادامه زندگیم هم سعی می کنم توشون بهتر بشم.

 

شاد باشید.
 

۰۳ مهر ۹۵ ، ۰۷:۰۴ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید زرین فام

سال ۹۴

سال ۹۴ بالاخره تمام شد.سال ۹۴ برای من خیلی دیر گذشت وقتی فکر می کنم میبینم انگار حدود ۳ یا ۴ سال اتفاق برام تو این سال افتاده. شکست ها، پیروزی ها، تنهایی و ... ولی هر چی بوده باید سعی کنم از همشون درس بگیرم و تمام اتفاقات سال ۹۴ رو بکنم توشه و تجربه برای سال ۹۵ و بعد از اون.

یک عادت خوب که در سال ۹۴ دوباره بهش بازگشتم، مطالعه کتاب های غیر کاری و فنی بود که باعث شده حدودا ماهی یک کتاب بخونم (می دونم کمه). یه کار مهم دیگه ای که در سال ۹۴ شروع کردم و در ۹۵ هم باید ادامه پیدا کنه اتمام کارها و نیمه تمام ول نکردن اونهاست که واقعا هم در موفقیت و هم در تمرکز تاثیر گذاره. یک کار دیگه ای هم که دارم سعی میکنم برام به عادت تبدیل بشه، استفاده بهینه از زمانه که برای این کار دارم از Toggl استفاده می کنم.

سال ۹۵ بیشتر زمانم رو برای شرکت بیان روی یک پروژه خفن کار خواهم کرد و با اینکه تصمیم جدایی از رایان سخت بود ولی مثل اینکه سال ۹۴ برای من سال گرفتن تصمیم های سخت بوده (چه در زندگی شخصی و چه کاری!) و از نظر کاری لازم بود همچین تصمیمی بگیرم.

در سال ۹۴ یکسری دوره و کارگاه رایگان در شرکت رایان هم افزا برگزار کردیم که خیلی به دل خودم نشست که به احتمال زیاد در سال ۹۵ هم ادامه خواهد داشت.

اواخر سال ۹۴ یک همکاری ناموفق با آموزشگاه برنامه نویس برای تدریس جاوا و Java EE  داشتم که هر چی میگذره بیشتر خوشحال میشم که باهاشون قطع همکاری کردم!

سال ۹۴ بالاخره اولین پروژه اسکالا عمرم رو هم در یک شرکت استارت زدم و باعث شد پس از چند سال مطالعه بالاخره در عمل یک سیستم با اسکالا تولید کنیم البته بدلایلی هر چه به آخر سال نزدیک می شدیم حضور من در پروژه کمرنگتر میشد و در حقیقت اکثر زحمات پروژه رو امیر عزیز می کشید (و میکشه).

امیدوارم سال ۹۵ باری همه پر از سلامتی و موفقیت باشه و خودم هم بتونم از همه تجربیاتم در سال جدید استفاده کنم و شادتر زندگی کنم.

 

شاد باشید.

 

 

۰۲ فروردين ۹۵ ، ۱۱:۰۵ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید زرین فام

سختی تصمیم گیری های بزرگ

تصمیم های بزرگ همیشه آدم رو تا پای خمودگی میبرن و کلی سختی با خودشون میارن که همش با خودت بگی: "آیا واقعا ارزششو داره" و اگه جوابت بله بود چند روزی تردید ها میره و دوباره تو اوج سختی برمیگردن و دوباره این سوال که  "آیا واقعا ارزششو داره". این تردید ها در تصمیم گیری خیلی ارزشمندن چون باعث میشن اگه تصمیمتو قبول داشته باشی و پس از کلی تردید عملیش کرده باشی، دیگه هیچ وقت با خودت نگی "آیا واقعا ارزششو داشت".

 

۲۷ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۵۱ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید زرین فام

زندگی در جریان است

اتفاق های خوب و بد میان و میرن و مهمترین نکته اینه که ما بدونیم زندگی در جریانه.

همین...

۰۷ دی ۹۴ ، ۰۸:۳۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید زرین فام

تحمل این روزهای سخت

گذر این روزهای زندگیم خیلی سخت شده، بعضی مواقع حس میکنم زیر این بار سنگین دارم له میشم، ولی امید به روزهای خوب منو سر پا نگه میداره. این که میگن سختی آدمو میسازه درست، ولی از حرف تا عمل واقعا خیلی فاصله هستش. 

تصمیم های بزرگ همیشه سخته بخصوص اگه تغییر بزرگی تو زندگیت بده. تو یکسری شرایط فقط میشه تحمل کرد واقعا هیچ کار دیگه ای نمیشه کرد اتفاقا های گذشته مثل موریانه هر روز مغزت، قلبت و روحتو میخورن ولی تو باید فقط تحمل کنی. 

میگن چیزهای موندنی تو زندگی آدم میمونن و اونایی که میرن رفتنی بودن که رفتن،  ولی این حرفا فقط برای تسکین دل سوختس کسی یا چیزی که میاد تو زندگیت و میمونه، بعد نبودشو فقط باید تحمل کنی. 

این روزا آهنگ پیش درآمد علی عظیمی رو زیاد گوش میدم:

مشکلم بخت بد و تلخی ایام نیست
مشکلم پوشوندن پینه ی دستام نیست
مشکلم نون نیست آب نیست برق نیست
مشکلم شکستن طلسم تنهایی ست
عاشقونه ست یک روزی هم حل میشه
یا که از بارش زانوی من خم میشه
زنهار زنهار
که من باد میشم میرم تو موهات
حرف میشم میرم تو گوشات
فکر میشم میرم تو کلت
من بنز میشم میرم زیر پات
فقر میشم میرم تو جیبات
من گرگ میشم میرم تو گلت هی
صد تا طرفدار داری همه تو رو دوست دارن و ذهن گرفتار داری
دمتم گرم دمتم گرم دمتم گرم دمتم گرم نزدیک میشم دور میشم
بلکه مقبول در این راه پر از استرس و وصله ی ناجور بشم
اینه قصه ام اینه قصه ام اینه قصه ام

من برق میشم میرم تو چشمات اشک میشم میرم رو گونت
زلف میشم میام رو شونت من باد میشم میرم تو موهات
سیگار میشم میرم رو لبهات دود میشم میرم تو ریه ت
ای بخت سراغ من بیا که رخت خواب من با این خیال خامم گرم نمیشه
ای بخت سراغ من بیا که رخت خواب من با این خیال خامم گرم نمیشه
ای بخت سراغ من بیا که رخت خواب من با این خیال خامم گرم نمیشه

۲۱ آذر ۹۴ ، ۲۱:۴۹ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید زرین فام

سکوت

ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ !..
ﻫﻨﮕﺎﻣﯿﮑﻪ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯽ ﭼﻪ ﺑﮕﻮﯾﯽ ، 
ﭼﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﯽ ﻭ ﯾﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﮕﻮﯾﯽ ، 
ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ!

ﮔﺎﻫﯽ ﻧﮕﻔﺘﻦ 
ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦِ ﺳﺨﻨﺎﻥِ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ 
ﮐﻪ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺒﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ ... ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ .

ﯾﮏ ﻭﻗﺘﻬﺎﯾﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻧﯿﺶ ﺩﺍﺭ ،
و ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﯽ ، 
ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﻨﺪ ...
ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯼ ﭼﻪ ﺷﺪ 
ﻭ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﺁﻭﺍﺭِ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺁﻣﺪ ، 
ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﻣﻘﺼﺮ ﻧﮑﻦ ، 
ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺩﻟﯿﻞِ ﺍﺻﻠﯽ ﺭﺍ، ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺎﺑﯽ !
ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣﺲِ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ،
ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻦ ،
ﮐﻪ ﺫﻫﻨﺖ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﺖ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﻨﺪ 
ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻤﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﺩ .

ﯾﮏ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ " ﺳﮑﻮﺕ " ﭘﺎﺳﺦِ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﺭﺩﻫﺎﺳﺖ .......

-----------------------------------------------------------------------------

 

نمی دونم اینستاگرام پرویز پرستویی رو خودش می گردونه یا نه. بعنوان یک بازیگر که همیشه قبولش داشتم. توی اینستاگرامش متن هایی میزاره که فوق العادس. متن بالا یکی از اون متن هاس.

واقعا سکوت و فکر کردن همراه صبر خیلی راه خوبیه نه تنها در برابر کار ها و حرف های دیگرا بلکه  وقتی سعید درون آدم شروع می کنه به غر زدن که چرا این اینجوری شد، چرا فلان هدفت خوب جلو نرفت و حتی حرف های وسوسه کننده و راحت طلبانه میزنه. اینجور موقع ها هم باید جلوی سعید درون سکوت کرد.

۱۱ آذر ۹۴ ، ۰۸:۱۸ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید زرین فام

من سراپا همه زخمم

من سراپا همه زخمم
تو سراپا همه انگشتِ نوازش باش ...

۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۸:۵۵ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید زرین فام

چیزهایی بدتر از تنهایی ...

دیگر باور دارم که چیز هایی بدتر از تنهایی هم وجود دارد

در کودکی فکر می کردم تنهایی تلخترین بلای دنیاست 

امروز تنهایی را به خیلی چیز ها ترجیح می دهم

دیگر از تنهایی نمی ترسم

 

دیر فهمیدن

دیر آمدن

دیر رسیدن

 

یا شاید

 

نفهمیدن

نیامدن

نرسیدن

 

دیگر نمی توانم خودم را زندگی نکنم آن هم برای مردمان بی انصافی که نه مرا می فهمند، نه با من می آیند و نه با من هستند.

۱۰ آبان ۹۴ ، ۱۱:۰۹ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید زرین فام

گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری

امروز دیدم روی بیلبورد تبلیغاتی که روی پل عابر نزدیک شرکت نصبه نوشته "گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری" خیلی با حال و روز الان من همخونی داره. شهرداری هم بعضی موقع ها کارای جالبی می کنه.

 

امروز نه آغاز و نه انجام جهان است       ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری   دانی که رسیدن هنر گام زمان است
آبی که بر آسود زمینش بخورد زود       دریا شود آن رود که پیوسته روان است
باشد که یکی هم به نشانی بنشیند    بس تیر که در چله این کهنه کمان است
از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود         گنجی است که اندر قدم راهروان است

(هوشنگ ابتهاج )

۰۴ آبان ۹۴ ، ۱۴:۳۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید زرین فام

حیف هیچ کس بر روی پل خانه نمی سازد

دوست دارم مثل الوار های مرطوب پلی طولانی در مسیری صعب العبور باشم، که علارقم خیسی، سگینی و پوسیدگی، خود را سر پا نگه می دارد تا مسافران خسته و پر امید برای رسیدن به مقصد پا بر روی شانه هایش بگدارند و طی مسیر کنند.

 

چرا صعب العبور؟ تا فقط مردمانی از جنس عشق بر رویم پا بگذارند.

چرا طولانی؟ تا مسافران حداقل بخاطر مسیر طولانی یبشتر کنارم باشند. من از تنهایی می ترسم.

چرا پل؟ چون هیچ حسی زیباتر از رساندن آدم ها به آرزو هایشان نیست.

 

هر چند در انتهای پل، دیگر تو فراموش می شوی و لذت رسیدن به مقصد، شاید از تو فقط یک خاطره در ذهن باقی بگذارد ولی چه بی انصاف مردمانی که پس از عبور، فقط از تو، ناپایداریت، خیسیت، طولانی بودنت و صدای آزار دهنده قرچ قروچت را بیاد دارند.

 

حیف هیچ کس بر روی پل خانه نمی سازد.

۲۲ مهر ۹۴ ، ۱۵:۰۹ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید زرین فام

ساز دل

ساز ِ دل اگر کوک نمی کنم، خیال ِ چشمان ِ تو را دارم نازنین که مبادا بارانی شوند.
مهربانترینم، آیه ی آسمان و زمین، مهلقای بهشت ِ برین،
تو را، نفس های تو را، نوازش تو را، لمس اندام تو را دوست دارم.
از تو خواهم خواند، چشمانت را خواهم سُرود، از لبانت بوسه خواهم چید، تو را در آغوشم خواهم فشرد و بی همتا چهره ات را خواهم دید.
چه افروختی دلم را بهترین. بیا و مهار کن این عاشقترین را.

۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۸:۱۲ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سعید زرین فام

کهکشان های عشق

دیدمت ، آهسته پرسیدمت
خواندمت ، بر ره گل افشاندمت

آمدی ، بر بام جان پر زدی
هم چو نور ، بر دیده بنشاندمت

بردمت تا کهکشان های عشق
پر کشان تا بی نشان های عشق

گفتمت ، افتاده در پای عشق
زندگیست ، رویای زیبای عشق

می روی ، چون بوی گل از برم
رفتنت ، کی می شود باورم

بوده ای ، چون تاج گل بر سرم
تا ابد ، یاد تو را می برم

بردمت تا کهکشان های عشق
پر کشان تا بی نشان های عشق

۱۹ مهر ۹۴ ، ۲۲:۰۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید زرین فام

دلم یک شور بی اندازه می خواهد!

دلم یک اتفاق تازه می خواهد...

نه مثل عشق و دل دادن، 

نه در دام غم افتادن،

دگر اینها گذشت از ما

 

شبیه شوق یک کودک،

که کفش نو به پا دارد و گویی کل دنیا را در آن لحظه به زیر کفش ها دارد،

دلم یک شور بی اندازه می خواهد!

 

فقط گاهی، دلم یک اتفاق تازه می خواهد.

۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۰:۴۵ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سعید زرین فام

حال من خوب است، اما تو باور نکن!

سلام، حال من خوب است،  اما تو باور نکن!

۲۸ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید زرین فام

ارزش دوست داشتن واقعی

کم آدم پیدا میشه که بی منت آدمو دوست داشته باشه و از صمیم قلب آدمو برای خودش بخواد. اگه این جور آدمایی تو زندگیتون پیدا کردین دو دستی بچسبینش و منتشم بکشید.

۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید زرین فام

بازگشت

وقتی که میخای برگردی و تصمیمتو عوض کنی و چیزایی که خراب شدرو درست کنی، توقع نداشته باش ازت تشکر بشه بلکه حتی خودتو برای بازخواست شدن آماده کن. 
نباید به جنبه اینکه داری بر می گردی تا همه چیزو درست کنی فکر کنی بلکه باید به جنبه عوض کردن تصمیمت و چیزای خراب شده فکر کنی و خودتو برای همه چیز آماده کنی. 
۱۳ تیر ۹۴ ، ۰۸:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سعید زرین فام

نقش دروغین

در حضورِ مردم می‌گویم که معشوقم نیستی
در اعماقِ جانم می‌دانم که چقدر دروغ می‌گویم
چنین می‌نمایم که چیزی میانِ ما نیست
تا از دردسر به‌دور باشیم
و ازشایعاتِ عاشقانه... که بس شیرینند
تاریخِ زیبایم را به ویرانی می‌کشم
و احمقانه اعلامِ برائت می‌کنم
شوقم را می‌کُشم... و بدل به راهبی می‌شوم
عطرم را می‌کُشم... به‌دستِ خودم
و از بهشتِ چشمانت می‌گریزم
نقشی خنده‌دار بازی می‌کنم عزیزکم
و از این نمایشِ مضحک، بیهوده بازمی‌گردم
چرا که شب، حتا اگر بخواهد، ستاره‌هایش را پنهان نمی‌تواند کرد
و دریا قایق‌هایش را، حتا اگر بخواهد...

 نزار قبانی
برگردان از عربی: آرش افشار
۱۸ خرداد ۹۴ ، ۰۷:۴۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید زرین فام

اگر مرا دوست نمی‌ داری

اگر مرا دوست نمی‌ داری
دوست نداشته باش 
من هرطور شده
خودم را ازین تنگنا نجات می‌ دهم
اما دوست داشتن را فراموش نکن
عاشق دیگری باش 
این ترانه نباید به پایان برسد
سکوت آدم‌ ها را می‌ کشد
این چشمه نباید بند بیاید
میخک‌ هایی که در قلب‌ ها شکوفا شده‌اند
از تشنگی می‌ خشکند
اگر دوست‌ داشتن را فراموش نکنی
تمام زیبایی‌ ها را به یاد خواهی آورد.

رسول یونان
۱۳ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۴۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سعید زرین فام